اس ام اس خنده دار و سرکاری باز شدن مدارس 92
اس ام اس خنده دار و سرکاری باز شدن مدارس 92
اول دبستان خواندید آن مرد آمد
سالها گذشت و ترشیده شدید
و آن مرتیکه هنوز نیامده
.
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت
تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . . .
.
وزیر اموزش و پرورش اعلام کرد:
معلمینی که چون شمع می سوزند
تا پایان سال ۹۱ گازسوز خواهند شد
.
یادمه روز معلم در روی تخته سیاه کلاس نوشته بود:
معلم مانند شمعی است که می سوزد و دود میکنه
.
در مدرسه از نشاط من کم کردند…
از فرصت ارتباط من کم کردند…
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم…
از نمره ی انضباط ما کم کردند…
.
عشق => سرکاری
محبت => تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا => مرده
احد و پیمون => دلخوشی
عاطفه=> تموم شده
مهر => مدرسهها باز میشه
.
اول دبستان خواندید آن مرد آمد
سالها گذشت و ترشیده شدید
و آن مرتیکه هنوز نیامده
.
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت
تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . . .
.
اگه گفتی شباهت معلم با دماسنج چیه؟
.
هر دوشون وقتی صفر رو نشون میدن ، آدم می لرزه!
در مدرسه زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود
جهت خواندن تمامی اس ام اس ها به مشاهده ادامه مطلب مراجعه کنید …
.
همیشه تو مدرسه یاد میدن ۱ سال ۱۲ ماه – – – ۱ ماه ۴ هفتش – – – ۱ هفته
۷ روز – – – ۱ روز ۲۴ ساعت – – – ۱ ساعت ۶۰ دقیقس – – – …ولی کسی بهم نگفت
۱ دقیقه بدون تو بدون مثل ۱۰۰۰ ساله ….
.
عشق => سرکاری
محبت =>تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا =>مرده
احد و پیمون =>دلخوشی
عاطفه=> تموم شده
مهر =>مدرسهها باز میشه
.
در مدرسه از نشاط من کم کردند…
از فرصت ارتباط من کم کردند…
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم…
از نمره ی انضباط ما کم کردند…
.
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟
.
باز آمد بوی ماه مدرسه / بوی دختر بازی های راه مدرسه
.
صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت. مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است. پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه. مادر: دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه. پسر: یک که همه بچه ها از من بدشون می یاد. دو همه معلم ها از من بدشون می یاد. مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه. پسر: مامان دو دلیل برام بیار که من باید برم مدرسه؟ *مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته. دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی