خوب, پس برو طرف چپ بنشين
6190
ژانویه 24, 2012
دستهبندی نشده
41 بازدید
مستى در آخر شب وارد ميخانه اى شد و ديد عده اى در چپ و راست ميخانه نشسته اند و مشغول مى خوارگى هستند. مرد مست با صداى بلند گفت:
اى خرسهايى كه در طرف راست نشسته ايد و اى ميمونهايى كه در طرف چپ نشسته ايد سلام.
يكى از مشتريان كافه كه آدم قوىهيكلى هم بود و طرف راست نشسته بود, بلند شد و با قيافه برافروخته جلو مرد مست رفت و گفت: خوب چشماتو واز كن, من خرس نيستم!
مست در همان عالم خودش جواب داد:
ـ خوب, پس برو طرف چپ بنشين.
با دوستانتان به اشتراک بگذارید