جواب مسابقات راسخون۱5/۳/۹۱
مسابقه روزانه – 15 خرداد
کدام گزینه از نتایج و آثار قیام 15 خرداد 1342می باشد؟
برملا شدن چهره ریاکارانه شاه
افزايش رشد سياسي در روحانيت
تكامل مبارزات سياسي مردم
هر سه گزینه
هر سه گزینه
ج- نتایج و پیامدها
1. اولین تأثیرى که سرکوب قیام پانزده خرداد چهل و دو بر روند مخالفت با سلطنت پهلوى نهاد تغییر ماهیت مبارزه از سیاسى به نبرد مسلحانه و در میان بسیارى از نیروها و گروههای مخالف شاه بود. در واقع، شکست این قیام، بسیارى از اپوزیسیون را قانع کرده بود که تداوم مخالفتهاى سیاسى علیه سلطنت پهلوى به منزله عقیم ماندن نهضت است و راهى جز شلیک گلوله و جنگ مسلحانه نیست. البته این بدین مفهوم نبود که مبارزه مسلحانه در سالهاى قبل از قیام 15 خرداد وجود نداشته است بلکه بدین معنى است که «عمومى شدن» و تبدیل شدن جنگ مسلحانه به عنوان یک «جریان» محصول بلافصل قیام 15 خرداد است.[94] در دهه سى نیز هژیر و رزمآرا در سالهاى حول و حوش نهضت ملى شدن صنعت نفت ایران ترور شدند اما ترورهاى مذکور، بیشتر خصیصه فردى یا تعلقات گروهى داشتند که علاقمندان چندانى در بین لایههاى دیگر اپوزیسیون نداشت. 2. دومین تأثیر جنبش پانزده خرداد 42، هم نشینى استعمار در کنار استبداد داخلى و حمله توأمان مخالفین شاه علیه هر دو بود. در واقع از قیام 15 خرداد به بعد است که استبداد در کنار استعمار یا به قول انقلابیون آن دوره امپریالیزم، مورد حمله قرار گرفت و هر دو به عنوان دو روى یک سکه انگاشته گردید. این درحالى بود که در جنبشهاى اجتماعى –سیاسى پیش از دهه چهل، شورش یا علیه استبداد و نظام تمامیتخواه شکل گرفته بود مثل نهضت مشروطه (1285هـ.ق) و یا علیه استعمار خارجى مثل نهضت ملى شدن صنعت نفت، در نهضت تنباکو نیز اگر هر دوى اینها مورد اعتراض قرار گرفت و قرارداد تالبوت به همراه ناصرالدین شاه مورد سرزنش واقع شد، به مفهوم اصالت داشتن آن نبود، آنچه اصالت داشت لغو قرارداد توتون و تنباکو بود و توأم قرار گرفتن استعمار و استبداد در چنین حادثهای، از سر اتفاق بود. 3. سومین تأثیر که بیگمان مهم ترین تأثیر قیام 15 خرداد به حساب میاید ارایه و حراج نظام بدیل یا آلترناتیو نظام سلطنت در ایران است. از نهضت مشروطیت به این سو، معمولاً کلیه مخالفین شاه در گفتمان مشروطه تنفس میکشیدند و تنها راه حل معضلات و
بحرانهاى موجود را، برون رفت مشروطیت مى دانستند، برون رفتی که سلطنت در آن باقى مىماند و شاه با تن دادن به قانون اساسى مشروطه ادامه حیات میداد. اما با طرح نظریه ولایت فقیه در سال 1348 و رد نظریه سلطنت ولو به نحو مشروطیت، اپوزیسیون مذهبى به رهبرى امام خمینى وارد فاز جدیدترى از مبارزه شد که با اتکا بر آن میتوانست نه تنها شاه بلکه کلیت ساختار قدرت در ایران را برهم زند و سرنگون نماید.
4. از جمله تأثیرات جنبش 15 خرداد، میتوان به تغییر جغرافیاى مکانى مرکز مخالفت با شاه از تهران به قم، اشاره کرد. جنبشهاى اجتماعى –سیاسى پیش از این قیام، مثل مشروطه و نهضت ملى شدن صنعت نفت، در پایتخت رخ داده بودند و قم طى این دوران در حاشیه تحولات بسر میبرد، اما از قیام 15 خرداد به بعد، مرکز مخالفت با شاه به قم منتقل میگردد و قم نه به عنوان حاشیه، بلکه به عنوان کانون مخالفت، آنهم با بهره مندى از نهاد مرجعیت عامه، رژیم پهلوى را به مبارزه دعوت و سرانجام سرنگون مینماید.
5. قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبرى سیاسى نیروى مذهبى یکى دیگر از نتایج واقعه 15 خرداد است. در این قیام امام خمینى به عنوان یک مرجع دینى در رأس رهبرى یک حرکت فعال سیاسى قرار گرفت و دیگر مراجع را نیز با خود به میدان آورد و این مسألهاى بود که از صدر نهضت مشروطیت تا این مقطع عملى نشده بود، مرجعیت شیعه بعد از مشاهدهی نتایج حرکت فعال خود در مشروطه، یک فعال سیاسى را در دستور کار خود قرار نداد و به موضع گیریهاى مقطعى بسنده کرده؛ ولى در حرکت سال 42، مرجعیت شیعه دیگر بار در یک حرکت گسترده شرکت کرد و رهبرى آن را نیز مستقیماً عهدهدار شد.[95]
6. از جمله نتایج مهمى که میتوان به عنوان نقطه عطف از آن یاد کرد پیدایش نسلى از روحانیون، پس از واقعه 15 خرداد 42 بود که سعى نمودند که پس از تبعید امام خمینی از ایران به ترکیه و سپس عراق، مقابلهاى را که ایشان مابین قم و رژیم پهلوى به وجود آورده بودند همچنان ادامه دهند. اگرچه به دلیل حاکمیت جو اختناق و سختتر شدن امکان مخالفت با رژیم، فعالیت این گروه نیز بالطبع با مشکلات و سرکوبهاى فزایندهاى همراه گردید و بیعلاقگى برخى از مراجع قم نسبت به گرم نگاشتن تنور مخالفت با رژیم پهلوی، موانع متعددى بر سر راه آنان گذارد، با این همه،
این عده با تلاش خستگىناپذیرى که از خود نشان دادند مانع شدند که فضایى که قبل از ظهور امام خمینی، بین قم و تهران حاکم بود بازگردد، حوزههاى علمیه بالاخص قم، از سال 1343 به بعد در لیست سیاه رژیم قرار داشت و هیچ مرجع و روحانى طراز اولى حداقل در ظاهر دیگر نمیتوانست ارتباطى با رژیم داشته باشد. معدود روحانیونى که در سالهاى بعد از 1343 با رژیم همکارى داشتند فاقد هرگونه پایگاه مردمى بودند.[96]
لينك جواب به سوال
شما طرفدار كدام تيم فوتبال هستيد آيا دوست داريد از باشگاه محبوبتان
حمايت كنيد
.